تابستان، با تو
جامه‌ی سوزانش را می‌درد
حصارها را رد می‌کند
آوازخوان، خیس‌شدنت را می‌رقصد
خیس‌شدنت را می‌خندد
کِش می‌آید
با چین‌چینِ آبیِ تنت، می‌گسترد،
پیچ‌وتاب‌خوران، با تاب، پیچ می‌خورَد
ساعت‌گرد، غروب را کوک می‌کند
غروب را، تصویر، تصویرت می‌کند.

                - تاریخِ تاریک‌خانه
                               ورق خورد –رنسانسِ رنگ‌ها، ناشِکلیِ نَفَس‌ها–
      آخرین بوسه‌ی خورشید بر لبانِ ساحل‌ِ ما: خونین، طولانی‌ترین -

آری. تابستان، با تو
به‌غروب، بی‌شب، می‌ایستد؛
و چون سایه‌ای از پرنده‌ای نادیدنی –کو؟-، پروازکنان –تا منتهای تصویرت-،
خیسیِ چین‌چینِ جامه‌اش را،
به لذّتِ پاییزی تازه،
در صبحِ سرزمینِ کوه‌ها،
خواهد رساند.

 

تابستان ۱۳۹۸

 

long summer

 

Latyan Dam, Summer, 2019


Shahriar Hanife

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانش آموزان برتر ایران پاییز دانلود سنی یا شیعه؟چرا؟ نظارت بالینی Amanda مطالب تخصصی عمومی 2018 یار آفتاب شرکت بومی سازان پردازش هوشمند قائم Joseph